اجی جیوو خیلی مهربونه ، وقتی حالم بد بود خیلی نگرانم شده بود این برام قشنگ بود
چون فکر میکردم کسی نگرانم نمیشه
اجی جیوو خیلی دوست دارم
مخصوصاً اخلاقتو چون خیلی عاقلانه رفتار میکنی :))🥺
بوس بهت همیشه مراقب خودت باش
از طرف ببری کوچولوت 🐯🧁✨💜
اجی جیوو خیلی مهربونه ، وقتی حالم بد بود خیلی نگرانم شده بود این برام قشنگ بود
چون فکر میکردم کسی نگرانم نمیشه
اجی جیوو خیلی دوست دارم
مخصوصاً اخلاقتو چون خیلی عاقلانه رفتار میکنی :))🥺
بوس بهت همیشه مراقب خودت باش
از طرف ببری کوچولوت 🐯🧁✨💜
هعی می دونم چطوریه بغل آخه منم دلم واسه بغل دد تنگ شده :)
داداش یه روز یه دختر که خیلیم دیوونه و روان پریشه عاشقه یه نفر میشه
خلاصه خانواده ی عشقش رو پیدا میکنه و بچه ی اون خانواده میشه تا کنار کسی باشه که دوسش داره اونا خواهر و برادر بودن اما کم کم فرق کرد دخترک هر روز آغوش برادرش میخواست برادرش هم حضورش دخترک از اول عاشق برادرش بود میخواست اونم عاشقه خودش بکنه انقدر که داداشش ترکش نکنه و بخوادتش خیلی زمان نبرد دختر دل برادرشو و برد و اوین هاش رو هم با داداش تجربه کرد هر شب رویا بافی میکرد ولی این بار دیگه داداشش نبود همسرش بود نیمی از وجودش بود گرمای زندگیش بود دخترک ارزوش فقط اون بود عشق اون رو میخواست با تمام وجودش اما این رابطه تنها مجازی بود دخترک هر موقع که فکر میکرد به معشوقش لرز تنش رو در بر میگرفت هراس داشت از اینکه همسرش دلش برای کسه دیگه ای بلرزه کسی که از خودش بهتر باشه دخترک عاشق مردش بود ..
* موهاتو می بوسم : کاش .. اگه بود من برده ش میشدم :)