۱۸ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

مود خیلیا

مودِ خیلیامون ساعت دوازده شب به بعد احساس “Hypophrenia“ هایپو فِرنیاست"یعنی حالتی که بدون هیچ دلیلی احساس افسردگی میکنیم. در این مواقع در ضمیر ناخودآگاهمون، دلمون برای شخصی تنگ شده اما ضمیر آگاهِ ما اون رو فراموش کرده...  

  • ۲۶
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • پنجشنبه ۳۰ دی ۰۰

    گاهی وقتا..

    گاهی وقتا اونقدر درگیر زندگی میشیم که یادمون می‌ره ساعت چنده و باید بخوابیم..

    اونقدر غرق درد میشیم که دیگه خواب هم ازمون فرار می‌کنه..! 

  • ۱۸
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • چهارشنبه ۲۹ دی ۰۰

    عاشق شدن

    عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو توی کافه‌ی شلوغ، میمونه، اگه بخوای به اون صدای قشنگ گوش کنی باید چشم هات رو ببندی و از بقیه صداها بگذری و اون‌ها رو نشنوی، صدای خنده‌ها، گریه‌ها، به‌هم خورد فنجون‌ها... تو واسه‌م اون صدای قشنگ بودی که من به خاطرش هیچ صدایی رو نشنیدم..! 

     1400/10/27 

    Kim floria

  • ۱۵
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • دوشنبه ۲۷ دی ۰۰

    ریشه های قوی!..

    ریشه های محکم درون خاک فرو رفته بود..

    دخترک کلاه فرانسوی قهوه ای رنگش را بر سر گذاشت و راهی روستای نزدیک شهر شد..

    همینطور که راه می‌رفت به اطراف خود نگاه میکرد..چشمش به درختی افتاد که کنار یک برکه آب بود..

    سمت درخت قدم برداشت و به برگ هایش نگاهی انداخت.

    لبخندی زد و یکی از برگ هارو چید و خاک روشو تکوند..به تنه درخت نگاهی کرد و روی زمین نشست.

    دستش را روی تنه ی درخت کشید و گفت : زیادی محکمی درختچه 

    سرش را به تنه درخت تکیه داد و چشماشو روبه آسمان کرد.

    نفس عمیقی کشید و گفت : اینجا تنهایی سبزک ؟ 

    چقدر زود برای اون درخت اسم انتخاب کرد!

    برگ را در دستش تکان و کلاهش را در آورد و گفت : زیادی تنها به نظر میرسی ولی زیادی هم محکم موندی برام جالبه که چرا از تنهایی پژمرده نشدی و ریشه ات هنوز قوی مونده سبزک محکم 

    برگ را روی لباسش گذاشت و گفت : زندگی اونقدر همه رو تنها کرده که مجبورن برای نفس کشیدن محکم بمونن سبزک 

    چشمانش را بست و گفت : ولی من هیچ وقت نمیتونم مثل تو قوی بمونم..! 

    -𝑲𝒊𝒎 𝒇𝒍𝒐𝒓𝒊𝒂-

  • ۱۳
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • پنجشنبه ۲۳ دی ۰۰

    قلبم از نبودنت مرده..!

    سرش رو بلند کرد و توی چشمهاش زل زد، با گریه گفت:

    _ مگه نمیبینی؟ قلبم از نبودنت مرده...بینمون...کوه های برف 

    گرفته است...ما تو راه باال رفتن از این کوه میمیریم تهیونگ...بغض گلوش رو گرفته بود، اشکهای بلوری چشمهای جونگکوک 

    قلب خسته و پیرش رو به مرگ رسونده بود.

    _ بگو چیکار کنم؟ هر کاری بگی میکنم...تو فقط گریه نکن.

    با حرف تهیونگ هق هقش بیشتر از قبل آزاد شد و با تمام 

    وجود نالید:

    _ من درد دارم...

    توی چشمهاش خیره شد و با لبخند غمگینی گفت:

    _ دردات و میکشم.

    _ اشکام چی؟

    سرش رو جلو برد و لبهاش رو روی چشمهاش گذاشت، با 

    صدای آرومی زمزمه کرد:

    _ میبوسمش.

    _ قلبم شکسته...

    ازش فاصله گرفت و خیره توی چشمهاش گفت:قلب خودم و بهت میدم. 

    𝑫𝒆𝒔𝒊𝒓𝒆𝒆-

  • ۱۶
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • پنجشنبه ۲۳ دی ۰۰

    خیلی وقته¿

    کلیک 

    خیلی وقته نزاشتم...حرفی چیزی؟؟

    ​​​​​​

  • ۱۲
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • سه شنبه ۲۱ دی ۰۰

    من دیگر هرگز نمیرقصم..!

     


    من دیگر هرگز نمیرقصم..

    پاهای گناه کار هیچ ریتمی ندارند..

    My edit_

  • ۱۶
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • جمعه ۱۷ دی ۰۰

    A Time For Us

    یک روز زمانی برای ما خواهد بود

    When chains are torn by courage born of a love that’s free

    زمانی که زنجیرها بوسیله ی شجاعت بوجود آمده از عشقی رها، پاره شده اند

    A time when dreams so long denied

    زمانی که رویاهایی که مدتهاست انکار شده اند

    Can flourish as we unveil the love we now must hide

    می توانند بشکفند زمانی که ما از عشقی که اکنون باید پنهانش کنیم، پرده برمی داریم 

    •Download• 

  • ۱۴
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • پنجشنبه ۱۶ دی ۰۰

    جهنم هم می‌تونه قشنگ باشه

    " بعد از پا گذاشتن به آتش بهشت، فهمیدم جهنم هم میتونه

    قشنگ باشه...همون لحظه که توی سرمای چشمهاش از آتش

    لبهاش کام گرفتم...فهمیدم سوختن در بهشت یعنی بوسیدن

    لبهای تو... فهمیدم عشق همیشه اولش قشنگه اما یکم که

    نباشی...یکم که کم شی...میشه جنون...تو با لبهات من و به 

    جنون کشوندی...حاال این عاشق دیوانه باید سر به بهشت

    میذاشت یا جهنم؟"

    کیم تهیونگ، 28 نوامبر 1991 

  • ۱۵
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • پنجشنبه ۱۶ دی ۰۰

    𝑴𝒚 𝒃𝒖𝒏𝒏𝒚

    بانیییییییی*-------*

    امروز تولد توعه:»

    تولد یه بانی کیوت مهربون:» 

    راستش اول باید ازت تشکر کنم 

    میرایا مرسی که توی شرایط سخت کنارم بودی و راهنماییم میکردی حالم بهتر بشه و همیشه حالمو میپرسیدی :) 

    قبلا زیاد باهات صمیمی نبودم ولی بالاخره ک صمیمی شدیم ذوق داشتم«: خیلی زیاد اون موقع بود ک فهمیدم میرای کیه..فهمیدم بهترین بانی توشولو عه*-* ( مدیونی فکر کنی میخام لپتو بکشم🗿) 

    بازم تولد کلی مبارک خیلی دوست دارم:")💜 

    Download

     

    •𝑯𝑩𝑫 𝒎𝒚 𝒃𝒖𝒏𝒏𝒚•

     

     

     

  • ۱۱
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • چهارشنبه ۱۵ دی ۰۰
    𝑮𝒆𝒏𝒆𝒓𝒂𝒍 , 𝒚𝒐𝒖 𝒂𝒓𝒆 𝒎𝒚 𝒎𝒐𝒔𝒕 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍 𝒔𝒊𝒏

    ژِنِرال تو زیبا ترین گناه مَنی:)