" بعد از پا گذاشتن به آتش بهشت، فهمیدم جهنم هم میتونه

قشنگ باشه...همون لحظه که توی سرمای چشمهاش از آتش

لبهاش کام گرفتم...فهمیدم سوختن در بهشت یعنی بوسیدن

لبهای تو... فهمیدم عشق همیشه اولش قشنگه اما یکم که

نباشی...یکم که کم شی...میشه جنون...تو با لبهات من و به 

جنون کشوندی...حاال این عاشق دیوانه باید سر به بهشت

میذاشت یا جهنم؟"

کیم تهیونگ، 28 نوامبر 1991