۴۵ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

زیادی

من فقط زیاد نگران میشم..چون اینجا بدون گرمای تنت خیلی سرده..مثل برف سرد میمونه !

مثل شب تاریک و ترسناکه..دیدن ماه بدون تو برام جذاب نیس...من می‌خوام به بدنت تکیه کنم تا لمسم کنی..آره می‌خوام لمسم کنی و زیر نوه ماه باشیم ! 

 

 

​​​

  • ۱۲
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • جمعه ۱۹ شهریور ۰۰

    زندگیو تو چشمات دیدم :)

     


    من زندگیو تو چشمات دیدم :) 

    ---

    زندگی کردنو بهم یاد دادی ، من فقط زیادی خجالتی هستم تا بهت بگم چه حسی دارم..یعنی خودت نفهمیدی ؟...ای کاش این متنو ک‌توی این دفتر مینویسمو ببینی..دوست دارم..آره من دوست دارم جئون..!..تو کسی بودی ک بهم یاد داد زندگی چطوره با تو من هیچ وقت ناراحت نیستم..همیشه گذاشتی بخندم..عاشقتم..از تموم وجودم دارم‌میگم عاشقتم :) 

    # قسمتی از فیکی ک در حال نوشتنه ! 

  • ۱۱
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • جمعه ۱۹ شهریور ۰۰

    پنج دقیقه بیشتر میخام باهات حرف بزنم+00:00

     

    پنج دقیقه بیشتر میخام بات حرف بزنم ! 

    # انتشار 

  • ۱۵
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • جمعه ۱۹ شهریور ۰۰

    زود همین الان

    کلیک کن 

    همین الان میرید لینک همه شیوامو میدید اوکی؟؟؟ صو زوددد

     

  • ۵
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • پنجشنبه ۱۸ شهریور ۰۰

    :) انجلم

     

    صو گفتم نیستم ولی نگفتم حواسم بهت نیس 

    هر چیزی که ناراحتت کرده رو فراموش کن :) 

    بجاش بخند 🧁💜🐯 لاو یو 🥺✨

    صو ملت حواستون به جیوو باشهه 

  • ۱۳
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • چهارشنبه ۱۷ شهریور ۰۰

    مای انجل دارک ( طنی ☝️)

    پستتو الان دیدم..

    برای سر درد چای بریز بعد لیمو ترش روش بریز شکرم هم به اندازه ای که ترش بودنش اذیتت نکنه بزار 

    کهنه گرم‌کن ببند دور سرت و شقیقه هاتو ماساژ بده:> 

    امیدوارم بدرد بخوره من همینطوری سر دردمو از بین میبرم...جدیدا قرص نمیخوره 

  • ۹
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • چهارشنبه ۱۷ شهریور ۰۰

    I ran in the forest

    ​​​​

    In your eyes, there’s a heavy blue

    تو چشمات ، اندوه سنگینی هست

    One to love, and one to lose

    یکی (از چشمات) برای عاشق شدنه و یکی برای از دست دادن

    Sweet divine, a heavy truth

    یه جدایی شیرین ، یه حقیقت تلخ

    Water or wine, don’t make me choose

    آب یا شراب، منو مجبور به انتخاب نکن

    I wanna feel the way that we did that summer night, night

    میخوام حسی رو داشته باشم که اون شب تابستونی تجربه کردیم

    Drunk on a feeling, alone with the stars in the sky

    مست از یه احساس ، تنها با ستاره های در آسمان

    I’ve been running through the jungle

    تو جنگل دویدم

    I’ve been running with the wolves

    با گرگ ها

    To get to you, to get to you

    برای رسیدن به تو ، برای رسیدن به تو

    I’ve been down the darkest alleys

    تو تاریک ترین کوچه ها قدم گذاشتم

    Saw the dark side of the moon

    سمت تاریک ماه رو دیدم (کاری که غیر ممکنه رو انجام دادم)

     

     

    #00:00

  • ۴
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • چهارشنبه ۱۷ شهریور ۰۰

    :> این برای سه نفره نفره...دوستتون دارم:)💜

     

    🐯💜✨🧁حتی اگر جدا باشیم..

    ول ی روز میام پیشتون ن؟

    :) صو دوستتون دارم 

  • ۱۵
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • سه شنبه ۱۶ شهریور ۰۰

    کی بلده ؟

    کلیک کن 

    کی اینو بلده حل کنه ؟ 

    ۱۰ دقیقه اس سرشم 🧑🏻‍🦯💔

    هر کی بلده بیاد خ حلش کنه 

    اممم بگم با راه حل ک بفهمم:> مرسی 

  • ۹
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • دوشنبه ۱۵ شهریور ۰۰

    چالش دپ هارت+ سانا میای خ؟

    1.چه چیزی باعث میشه بخوای بیشتر غصه بخوری و بری تو فاز دپ؟

    حرفایی که مامان بابام بهم میزنن...وقتی دلمو یکی بشکنه...قضاوت بشم...بهم بگن دروغ میگی که دوستمون داری   با اینکه راست گفتم و از دروغ تنفر دارم ! 

     

    2.وحشتناک ترین ضربه ای که میتونستی بخوری از کی و کِی بود؟ 

     

     :) همکلاسی هام...بعضی از دوستای مجازی ! 

     

    3.تنها باشی و تو تنهاییت خودتو خالی کنی یا بلافاصله با یکی که قابل اعتمادته راجبش حرف بزنی؟ 

     

     من درونگرام...ولی فقط به ۱۰ نفر از دوستام اعتماد دارم پس به اونا میگم :)

     

    4.شکست عشقی داشتی؟؟ درموردش بگو .. و اینکه هنوز به طرف فکر میکنی؟

    اممم من فقط یه بار عاشق شدم ک هنوز شکستشو نخوردم 😂

     

     

    5.غمگین ترین اتفاق زندگیت کِی و کجا بود؟

     

     سیزده بدر سال ۱۳۹۳ وقتی با اکیپمون و مامان باباهامون بیرون بودیم مامان بابای یکی از دوستام تصادف کردن و مردن :) 

    وقتی سال ۱۳۹۶ پدر بزرگ مادریم مرد :) 

    وقتی کلا بدنیا اومدم :) 

    ​​​​​

    6.این حرفو قبول داری که « بچه های این دوره زمونه خیلی بزرگتر از سنشون حرف میزنن و هیچی از درد و مشکلات نمیدونن و همش لاف میزنن و دنبال جلب توجهن» ؟ چرا؟؟

    خیر قبول ندارم چون بزرگا وقتی بزرگ تر میشن درد نوجوانی رو فراموش میکنن و براشون مهم نیست تو دل اون بچه کوفتی داره چی میگذره ؟ چرا باهامون صحبت نمیکنه؟ چرا همیشه یه گوشه نشسته ؟ چرا با ما نمیاد خونه فامیل هوممم؟ شده حرف بزنن با خودشون نچ نشده :) 

     

     

    7.آسیب زننده و شکننده ترین اتفاقی که برات تو بیان افتاده؟

     

     ناشناسی ک فقط منو داره قضاوت می‌کنه 

     

    8.از نظر خودت آدم دِپی هستی یا نه؟ چرا؟؟ 

    :) من خیلی خوشحال بودم..

    الان هم نشون میدم هستم و دردمو مخفی میکنم تا بقیه نگران من نشن

     

     

    9.آیا انگیزه ای برای زندگی کردن داری؟ چیه؟؟ 

     

     اوهوم :) دارم 

    دوستای مجازیمو ببینم و با اکیپمون بریم بیرون! 

    دکتر بشم و از شر بدی ها و محدودیت ها خلاص بشم :> 

     

    10.ی لیست از آهنگای دِپ ت که وقتی ناراحتی یا حالت خوب نیس گوش میدی و خودتو خالی میکنی؟

     

     Starlight ( من دوستش دارم ارومه دپ نیس ) 

     

    ​​​​​​Gafur ( عاشقشم :) ول دپ نیس ) 

     

    آهنگ ساده نیس سارن 

     

    Changes 

     

    The Truth Untold 

    و آهنگ lonly جاستین بیبر 

     

    منبع وب لیزا 

  • ۹
    • •𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 𝒔𝒓𝒐𝒓𝒚𝒕𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓•
    • دوشنبه ۱۵ شهریور ۰۰
    𝑮𝒆𝒏𝒆𝒓𝒂𝒍 , 𝒚𝒐𝒖 𝒂𝒓𝒆 𝒎𝒚 𝒎𝒐𝒔𝒕 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍 𝒔𝒊𝒏

    ژِنِرال تو زیبا ترین گناه مَنی:)